اتاق نویسندگی

بخوانید..ایده بگیرید و ارسال کنید تا دیگران نیز بخوانند

جنگ و عشق فصل اول قسمت هشتم

نوشته شده توسط: پیام مهین بخت در ۰۲ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۱۴:۱۳
دسته بندی:  جنگ و عشق» مجموعه جنگ و عشق

 

جنگ و عشق           فصل اول                قسمت هشتم

مجموعه داستانی جنگ و عشق که خواندن آن حتما

نظر شما را جلب میکند..شما را به خواندن این داستان

در ادامه مطلب دعوت میکنم.

جنگ وعشق فصل اول قسمت :هشتم.  در آن سو فرمانده (پدر مرصاد) تو چادر نشسته که سربازان وارد چادر میشوند و به فرمانده میگن که خبر رسیده اونوریا اون 2 تا سرباز رو گرفتن و میخوان اعدام کنن.فرمانده:پس مرصاد چی.اون کجاس اون دوتا رفته بودن مرصادو بیارن.سرباز : خبری از پسرتون نیس فرمانده پیداش نکردن هنوز .حالا باید چه کار کرد قربان.فرمانده: چند نفرو با لباس مبدل بفرستید ببینید اونا چه کار میکنن.قربان پس سربازاچی .
فرمانده:اونا از همون اولم لیاقت زنده موندن نداشتن.در آنسو .مهرداد سر صدا ها را خواباند و گفت هرکه که باشن باید برای اونا دادگاه تشکیل بدیم.حمید که عصبانی و عصبانی تر میشد فریاد زد اینها خوانواده مارو کشتن اونوقت تو میخوای واسشون دادگاه بگیریم. مهرداد:خونو با خون نمیشورن .شما چندتا از برادراشونو کشتین.اصلن خودتونو جای اینا بگذارید اگه جای اینا بودین دوست داشتین چتور باهاتون رفتار بشه .یعنی به این درجه از وحشیگری رسیدین که میخواین دوتا  آدمو اعدام کنین.برید یه جا زندانیشون کنید تا دادگاه واسشون برگزار بشه .
هرکس از هر طرف یه چیزی میگف. دهن زندانیا رو بسته بودن وبه زور داشتن میبردن که یکی از اونا از دور متوجه مرصاد شد که تو جمعیت ایستاده وکلی دادو سر صدا کرد ولی سربازا به زور میبردنش مرصاد متوجه این جریان شد خودش رو جمو جور کرد حمید با تعجب و کنجکاوی شاهد این قضیه بود .و واسش شک بر انگیز بود.شب در حالی که زندانیا نشسته بودن روی زمین حمید وارد زندان شد.گفت یه چیزی ازت میپرسم مثه آدم جوابمو بده چی سر صداتو در اوورد چیو میخواستی نشون بدی.زندایی :اگه بهت بگم چی به من میرسه .حمید یقشو محگم گرفت بلندش کردو محکم چسبوندش به دیوار وگفت همین که نمیکشمت خیلی کار کردم حالا یا میمیری یا حرف میزنی
ادامه دارد...
@nevisandega

https://telegram.me/joinchat/BXbSHz9bpoi3k4psInYR1Q

 

 

کانال تلگرام ما

 

https://telegram.me/nevisandega
https://telegram.me/joinchat/BXbSHz9bpoi3k4psInYR1Q

 

 

ارسال داستان های زیباتون به ما از طریق تلگرام

 

ID telegaram        @pedrampr   

 


هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...

نوشتن دیدگاه