اتاق نویسندگی

بخوانید..ایده بگیرید و ارسال کنید تا دیگران نیز بخوانند

جنگ و عشق فصل اول قسمت هفتم

نوشته شده توسط: پیام مهین بخت در ۰۲ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۱۴:۱۱
دسته بندی:  جنگ و عشق» مجموعه جنگ و عشق

 

جنگ و عشق           فصل اول                قسمت هفتم

مجموعه داستانی جنگ و عشق که خواندن آن حتما

نظر شما را جلب میکند..شما را به خواندن این داستان

در ادامه مطلب دعوت میکنم.

جنگ و عشق فصل اول :قسمت هفتم
مهرداد گفت برین همسر وکودکانتان با خود بیارین .دادو فریاد چندین برابر شد .مردم گفتند: زنو فرزند ما را میخواهی چه کار .مهرداد پاسخ داد مگه نمیخواین برین جنگ پس باید آخرین وداهاتونو رو بکنید یا بگذارید به همسرانتون بگوییم که شوهرتون میروه که زنی را بی شوهر کند .به بچه هایتان بگویم پدراتان رفته کودکی را بی پدر کنه. بروید به خوانواده تان بگویید که میخواهید خوانواده ای را خانه خراب کنید بس نیس هرچه جنگدید بس نیست هرچه خون خواستید  .بس نیس که هر چه قدر اثیرو ابیر خواسته های یکسری قدرت طلب باشید .حمید سکوت رو بافریاد خود شکست داد تو داری چی میگی لعنتی و خواست که به مهرداد حمله کند که سارا سر رسید وجلوی اونرو گرفت. مادر گفت به دورو ور خودتون نگاه کنید چند تا خونه. خراب اینجا هست چندتا زمین نابود شده اصلن چند وقته غذای گرم نخوردید .سارا جلو آمد و ادامه داد اونقدری که فکر خراب کردن شهر و زندگی دیگرانین فکر آباد کردن خونه ها وشهرای خودتون هستین .چند تا آدم کشتین جون چند نفرو گرفتین اصلن فکر کردین کساییم هستن که اونارو دوست داشته باشن بهشون احترام بزارنو عاشقش باشن موقعی که کشتینش اصلن فکر کردین چندتا بچه داره که منتظرشن. که سالم برسه که بتونن بازم بغلش کنن .که بهش بگن بابا .اصلن تا حالا یک ثانیه فکر صلح به ذهنتون خطور کرده .چی میشه آب ماله هممون باشه واسه همه شهرا .چی میشه امنیت واسه همه باشه همه آدما چی میشه هممون واسه هممون کار کنیم وزحمت بکشیم تا هممون به صلحو خوشبختی برسیم .مهرداد گفت دیگه مرزی وجود نداره شهر من یا شهره تو کشور من یا کشور تو. دنیای من یا دنیای تو همه ما میشیم همه ی دنیا برای هم.سپس مشتشو بالا برد وداد زد زنده باد صلح .ناگهان دو سرباز...
 دو سربازی که ازپیش پدر مرصاد برای یافتن مرصاد راهی شده بودند را دست بسته اووردن وگفتن اینا سربازای دشمنن قربان تو جنگل پیداشون کردیم حمید بلند داد زد اعدامشون کنید .وهمه بعد از او ادامه دادند اعدامشون کنید.
ادامه دارد.pr
#دلنوشته خودرا باما در میان بگذارید.
@nevisandega

https://telegram.me/joinchat/BXbSHz9bpoi3k4psInYR1Q

 

کانال تلگرام ما

https://telegram.me/nevisandega
https://telegram.me/joinchat/BXbSHz9bpoi3k4psInYR1Q

 

ارسال داستان های زیباتون به ما از طریق تلگرام

ID telegaram        @pedrampr   


هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...

نوشتن دیدگاه